تکنیکال || Technical
،Technicalتحلیل تکنیکال Technical analysis“ ” در بازارهای مالی به روش تجزیه و تحلیل چارت براساس داده های گذشتۀ قیمتی، اطلاق میشود.
«مهمترین هدف روش تحلیل تکنیکال «پیش بینی جهت قیمت در آینده» می باشد»
استدلال روش Technical در چیست؟
مهمترین استدلال تحلیلگران Technical اینست که ««همه چیز در قیمت خلاصه میشود»» و این موضوع پایه و اساس تکنیکال را شکل میدهد.
تحلیلگران Technical با این استدلال که همه عوامل موثر در« عرضه و تقاضا» در نهایت بوسیله «قیمت» ارزش گذاری میشوند، با توجه به همین استدلال اقدام به تحلیل «رفتار» قیمت ها نمودند
معامله گران و تحلیلگران با بررسی نمودارهای قیمتی متوجه شدند قیمت ها بصورت الگوهایی هرچند متفاوت در چارت ظاهر میشوند و همچنین دریافتند این الگوها در زمان های مختلف تکرار میشوند.
«لذا با کشف الگوهای مختلف توانستند راهی پیدا بکنند تا جهت آیندۀ قیمتی را پیشبینی نمایند.»
خلاصه آنکه،با بررسی قیمت های گذشته بازار میتوان تا حد بسیار زیادی جهت آینده بازار را پیش بینی نمود.
نمونه هایی از روش Technical
روش های متنوعی برای تجزیه و تحلیل چارت یا همان تکنیکال بوجود آمده است که معروفترین آنها عبارتند از:
الگوهای کندل استیک ، الگوهای کلاسیک، الگوهای هارمونیک،الیوت،پرایس اکشن،…
ابزارهای مورد استفاده در روش Technical
همانطور که اشاره شد روش های مختلفی برای تحلیل Technical وجود دارد و به طبع آن ابزارهای مختلفی نیز برای روش های گوناگون تحلیل تکنیکال نیز بوجود آمده است تا یک معامله گر بتواند در تحلیل تکنیکال از این ابزارها استفاده نماید.
بعضی از این ابزارها آنقدر مشهور هستند که وقتی از آنها نام برده میشود در ذهن تحلیل گر یا معامله گر بعنوان یک روش تکنیکال شناخته میشود.مشهور ترین این ابزار ها میتوان به :
Ichimoku ، Moving Average ،Bollinger Bond ، RSI ، Fibonacci ، …اشاره نمود.
حال اینکه یک معامله گر از چه روش تکنیکالی برای معاملات خود استفاده میکند این ابزارها میتوانند نقش پررنگ تر یا کم رنگ تری را ایفا نمایند.
اینکه اولویت بندی این ابزارها به چه صورت می باشد برای یک معامله گر میتواند نقش «حیاتی» داشته باشد .
اساسا عدم دُرست اولویت بندی در استفاده از ابزارهای تکنیکال ، باعث میشود معامله گر دچار سردرگمی شود و نتواند نتیجه خوبی از روش های تکنیکال بگیرد و در نتیجه احساس دلسردی نماید
اولویت بندی ابزارهایTechnical به چه صورت می باشد
برای پاسخ به این سوال مهم شما بعنوان یک معاله گر قبل از انجام معاملات باید به دو پرسش اساسی پاسخ بدهید:
1-بازار یا نماد موردنظر شما در چه وضعیتی می باشد؟
بطور کلی وضعیت مارکت یا نماد به دوصورت سنجیده میشود:
1-1 وضعیت رِنج: در چنین حالتی قیمت در یک محدوده خاصی نوسان میکند و ما شاهد حرکات قدرتمند بصورت صعودی یا نزولی نخواهیم بود
2-1 وضعیت تِرند (روند): در چنین حالتی ما شاهد حرکات قدرتمندی بصورت نزولی یا صعودی خواهیم بودحال بعد از این متوجه شدیم بازار در حالت رِنج می باشد یا روند ، پرسش بعدی را پاسخ دهیم:
2-استراتژی مورد استفاده شما مربوط حالت رِنج می باشد یا روند؟
یک معامله گر باید به گونه ای استراتژی یا استراتژی های معاملاتی خود را انتخاب نماید که بتواند در بازار رِنج یا بازار تِرند(روند) نتیجه خوبی را کسب کند
یا چنانچه استراتژی مورد استفاده معامله گر مختص یک حالت بود(رِنج یا تِرند) از حضور در حالت دیگر بازار اجتناب کند
ابزارهای تکنیکال نیز از این قضیه مستثنی نیستند و یک معامله گر باید بداند ابزار مورد استفاده آیا مختص بازار تِرند است یا رِنج؟
مثلا ابزار Moving Average مختص بازار تِرند می باشد و در حالتی که بازار در حالت رِنج باشد کارایی ندارد
در نتیجه دانستن همین موضوع میتواند به یک معامله گر کمک کند تا ضررهای بیهوده ای را متحمل نشود
بطور خلاصه یک معامله گر با دانستن وضعیت بازار باید ابزار مناسبی را انتخاب نماید که با ماهیت بازار سازگاری داشته باشد مثلا اگر استراتژی معامله گر برپایه بازار روند( تِرند) طراحی شده است میتواند از ابزاهای مانند: مووینگ اوریج یا بولینگر باند یا ایچی موکو استفاده نماید
اینکه از بین این ابزارها کدامیک میتوانند برای استراتژی معامله گر سودمندتر باشند به تجربه معامله گر مربوط میشود
مهمترین مزیتTechnical چیست؟
همانطور که توضیح دادیم در روش تکنیکال«« قیمت و رفتار قیمت »» مهمترین پایه و اساس روش تکنیکال را تشکیل میدهد.
همین موضوع سبب میگردد تا یک تکنیکالیست بتواند نمادهای مختلفی را مورد ارزیابی قرار دهد و در صورت دریافت سیگنال اقدام به معامله نماید
در نتیجه شما در روش تکنیکال با محدودیت نمادها مواجه نیستید و میتواند در بازارهای مختلفی حضور داشته باشید و این مهمترین مزیت روش تکنیکال می باشد
این در حالیست که اگر یک معامله گر بخواهد صرفا براساس داده های فاندمنتال فعالیت کند مجبور است با نمادهای محدودی اقدام به معامله نماید،مثلا داده های فاندامنتال کشور انگلستان مناسب کشور چین نمی باشد در نتیجه فعالیت یک فاندامنتالیست محدود می باشد
از طرفی یک تکنیکالیست میتواند با تکنیک های خاصی اقدام به شناسایی نقطه یا محدوده ورود برای معاملات خود مشخص نماید که این امر صرفا از طریق روش های تکنیکال امکانپذیر می باشد
تکنیکال یا فاندامنتال
یکی از موضاعاتی که میتواند برای یک معاملعه گر درگیری ذهنی ایجاد کند انتخاب بین روش تکنیکال و فاندامنتال می باشد
با توجه به اینکه هر دو گروه استدلات محکمی را برای روش خود ارایه میدهند انتخاب را برای یک فرد تازه کار ، بسیار دشوار میکند،کدام انتخاب درستی می باشد؟
تکنیکال؟… همه چیز در قیمت لحاظ شده است
یا فاندامنتال؟ …عامل اصلی حرکت قیمت دلایل بنیادی می باشد
اگر جواب این پرسش را از ما بخواهید ما پرسش دیگری را مطرح میکنیم تا به جواب درست برسیم:
مهمترین هدف شما از حضور در بازارهای مالی چیست؟
اگر جواب این پرسش ««کسب سود»» باشد، شما بعنوان یک معامله گر بایستی همواره به این موضوع فکر کنید که از چه راهی میتوانید در بازار کسب سود بنماید
در زمان هایی روش تکنیکال برای یک معامله گر میتواند سوده باشد و در زمان هایی ضرر ده ،در نتیجه شما با کمک فاندامنتال میتوانید سود های خود را افزایش و ضررهای خود را کاهش دهید
و برعکس اگر شما فاندامنتال را مورد استفاده قرار میدهید زمان هایی فرا میرسد که توانایی تحلیل بازار را ندارید در چنین مواقعی تکنیکال میتواند به کمک شما بیاد و در تصمیم گیری معاملات به شما کمک کند
در نتیجه استفاده همزمان هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال برای یک معامله گر ضروری می باشد و حذف یکی از این روش قطعا منجر به کسب نتایج نامطلوبی خواهد شد
پس چنانچه مهمترین هدف شما کسب سود در بازار می باشد توصیه میکنیم از هر دو روش برای تحلیل و معاملات خود استفاده نمایید